پورسانت بازاریابی چقدر است؟

پورسانت بازاریابی یکی از مهمترین عوامل انگیزهبخش برای بازاریابان است. این نوع پرداخت که معمولاً بر اساس درصدی از فروش یا عملکرد تعیین میشود، به بازاریابان اجازه میدهد تا با افزایش فروش، درآمد بیشتری کسب کنند. در این مقاله، بهطور کامل بررسی میکنیم پورسانت بازاریابی چیست، چگونه محاسبه میشود، و چه عواملی بر میزان آن تأثیر دارند.
پورسانت بازاریابی چیست؟
پورسانت بازاریابی، به معنای پاداش مالی است که یک بازاریاب بهازای فروش محصولات یا خدمات دریافت میکند. این پاداش معمولاً بهصورت درصدی از مبلغ فروش یا بهعنوان مبلغی ثابت تعیین میشود و توافق میان بازاریاب و شرکت، اساس محاسبه آن است. پورسانت میتواند بر اساس نوع محصول، میزان فروش و حتی عملکرد کلی بازاریاب متغیر باشد.
تعریف پورسانت در حوزه بازاریابی
در بازاریابی، پورسانت بهعنوان یک ابزار انگیزشی استفاده میشود که نهتنها بازاریابان را تشویق به فعالیت بیشتر میکند، بلکه به شرکتها کمک میکند هزینههای فروش را بهطور مستقیم با عملکرد مرتبط کنند. بهعنوان مثال، اگر بازاریاب محصولی به ارزش 10 میلیون تومان بفروشد و توافق بر پورسانت 10 درصد باشد، او یک میلیون تومان بهعنوان پاداش دریافت خواهد کرد.
اهمیت پورسانت برای بازاریابان
پورسانت به دلایل متعددی یک بخش کلیدی در سیستم پرداخت بازاریابان محسوب میشود:
1. ایجاد انگیزه و افزایش تلاش
پورسانت بازاریابی بهعنوان یک سیستم انگیزشی قدرتمند عمل میکند. وقتی بازاریاب بداند که میزان درآمد او مستقیماً به عملکردش وابسته است، انگیزه بیشتری برای تلاش، جذب مشتریان جدید و دستیابی به اهداف فروش خواهد داشت.
2. ایجاد رقابت سالم
در بسیاری از تیمهای بازاریابی، سیستم پورسانت باعث ایجاد رقابت مثبت میان اعضا میشود. این رقابت سالم نهتنها بهرهوری را افزایش میدهد، بلکه به رشد کلی تیم کمک میکند.
3. تقویت تمرکز بر فروش بیشتر
سیستم پورسانتی، بازاریابان را به دستیابی به اهداف فروش بالاتر تشویق میکند. این تمرکز بر افزایش فروش میتواند سودآوری شرکت را نیز بهطور قابلتوجهی بهبود بخشد.
4. انعطافپذیری در پرداخت
پورسانت یک مدل پرداخت انعطافپذیر است که به شرکتها اجازه میدهد هزینههای فروش را بهصورت متناسب با درآمد تنظیم کنند. این ویژگی بهویژه برای کسبوکارهای کوچک یا نوپا که منابع مالی محدودی دارند، بسیار مفید است.
5. تشویق به ارتباط مؤثر با مشتری
بازاریابانی که از سیستم پورسانت استفاده میکنند، تمایل بیشتری به ایجاد ارتباط مؤثر و بلندمدت با مشتریان دارند. این ارتباطات میتواند نرخ بازگشت مشتریان را افزایش دهد و به تثبیت جایگاه شرکت در بازار کمک کند.
انواع پورسانت در بازاریابی
سیستم پرداخت پورسانت در بازاریابی، بسته به نوع محصولات، خدمات و استراتژیهای شرکت، میتواند به شکلهای مختلف طراحی شود. هر یک از این انواع، مزایا و کاربردهای خاص خود را دارد و شرکتها با توجه به اهداف فروش و ساختار تیم بازاریابی، مناسبترین روش را انتخاب میکنند.
1. پورسانت درصدی از فروش
یکی از رایجترین انواع پورسانت، مدل درصدی است. در این روش، بازاریاب درصد مشخصی از مبلغ فروش را بهعنوان پاداش دریافت میکند. این درصد میتواند بر اساس نوع محصول یا خدمات، میزان فروش، یا شرایط توافقی میان شرکت و بازاریاب متفاوت باشد.
مثال عملی:
اگر یک بازاریاب محصولی را به ارزش 10 میلیون تومان بفروشد و درصد پورسانت تعیینشده 10 درصد باشد، او مبلغ 1 میلیون تومان بهعنوان پورسانت دریافت خواهد کرد.
مزایا:
- متناسب بودن پورسانت با عملکرد بازاریاب.
- ایجاد انگیزه برای فروش محصولات باارزشتر.
- مناسب برای محصولات یا خدماتی که قیمت متغیر دارند.
معایب:
- ممکن است برای بازاریابانی که فروش کمتری دارند، درآمد پایداری ایجاد نکند.
2. پورسانت ثابت
در این مدل، بازاریاب مبلغ ثابتی را بهازای هر فروش دریافت میکند، بدون توجه به قیمت یا ارزش محصول. این نوع پورسانت بیشتر در فروش محصولاتی با قیمت ثابت یا خدماتی که هزینههای آن از قبل مشخص است، مورد استفاده قرار میگیرد.
مثال عملی:
فرض کنید برای فروش هر قرارداد بیمه، مبلغ 500 هزار تومان بهعنوان پورسانت تعیین شده باشد. بازاریاب، صرفنظر از ارزش قرارداد، این مبلغ ثابت را دریافت میکند.
مزایا:
- شفافیت و پیشبینیپذیری در میزان درآمد بازاریاب.
- مناسب برای محصولاتی با قیمت یکسان یا بازار رقابتی.
معایب:
- انگیزه کافی برای فروش محصولات باارزشتر ایجاد نمیکند.
- ممکن است در محصولات یا خدمات متنوع انعطافپذیری کمتری داشته باشد.
3. پورسانت ترکیبی
پورسانت ترکیبی یکی از انعطافپذیرترین مدلهای پرداخت است که شامل ترکیبی از پورسانت درصدی و ثابت میشود. در این روش، بازاریاب هم مبلغی ثابت بهازای هر فروش و هم درصدی از مبلغ فروش را دریافت میکند. این مدل معمولاً برای تشویق بیشتر بازاریابان و بهبود عملکرد آنها به کار میرود.
مثال عملی:
برای هر فروش، بازاریاب 200 هزار تومان مبلغ ثابت و 5 درصد از مبلغ فروش را بهعنوان پورسانت دریافت میکند. اگر محصولی به ارزش 10 میلیون تومان فروخته شود، بازاریاب 700 هزار تومان (200 هزار تومان + 5 درصد از 10 میلیون) دریافت خواهد کرد.
مزایا:
- ترکیبی از ثبات درآمد و انگیزه برای افزایش فروش.
- مناسب برای بازاریابانی که تازه وارد هستند یا محصولاتی با تنوع قیمتی میفروشند.
معایب:
- پیچیدگی بیشتر در محاسبه پورسانت.
- ممکن است هزینه بیشتری برای شرکت به همراه داشته باشد.
کدام مدل پورسانت مناسب است؟
انتخاب نوع پورسانت به عوامل مختلفی بستگی دارد:
- نوع محصول یا خدمات: محصولاتی با قیمت متغیر معمولاً از پورسانت درصدی بهره میبرند، در حالی که خدمات ثابت از مدلهای ثابت یا ترکیبی استفاده میکنند.
- هدف شرکت: اگر هدف افزایش فروش کلی باشد، مدل درصدی موثرتر است، اما برای ایجاد ثبات درآمد بازاریابان، مدل ثابت یا ترکیبی مناسبتر خواهد بود.
- عملکرد تیم بازاریابی: برای تیمهای بزرگتر و حرفهایتر، مدل درصدی یا ترکیبی معمولاً جذابتر است.
هر سه مدل در موقعیتهای مختلف مزایای خود را دارند و انتخاب مناسب میتواند بهرهوری تیم فروش و بازاریابی را به حداکثر برساند.
نحوه محاسبه پورسانت بازاریابی
محاسبه پورسانت بازاریابی یکی از جنبههای کلیدی در مدیریت تیمهای فروش است. این محاسبه میتواند به روشهای مختلفی انجام شود، بسته به اینکه شرکت از چه مدلی برای پرداخت پورسانت استفاده میکند. در ادامه، روشهای متداول و عوامل مؤثر در محاسبه پورسانت را بهصورت دقیق بررسی میکنیم.
1. محاسبه پورسانت بر اساس درصد فروش
یکی از سادهترین و رایجترین روشها برای محاسبه پورسانت، استفاده از درصدی از مبلغ فروش است. در این روش، مبلغ فروش محصول در درصد پورسانت تعیینشده ضرب میشود تا مقدار پورسانت مشخص شود.
مثال عملی:
فرض کنید یک بازاریاب محصولی به ارزش 5 میلیون تومان فروخته است و درصد پورسانت توافقی 5 درصد است.
فرمول:
پورسانت = مبلغ فروش × درصد پورسانت
محاسبه:
پورسانت = 5,000,000 × 0.05 = 250,000 تومان
ویژگیهای این روش:
- مناسب برای محصولات یا خدماتی که قیمت متغیری دارند.
- بازاریابان را برای فروش محصولات باارزشتر تشویق میکند.
نکته:
در برخی موارد، درصد پورسانت بر اساس حجم فروش یا عملکرد کلی بازاریاب قابل تغییر است.
2. تأثیر هدفگذاری فروش بر پورسانت
بسیاری از شرکتها سیستمهای انگیزشی مبتنی بر هدفگذاری را برای بازاریابان خود در نظر میگیرند. در این مدل، بازاریابانی که به اهداف فروش تعیینشده دست پیدا میکنند یا از آن فراتر میروند، پورسانت بیشتری دریافت میکنند.
مثال عملی:
- اگر بازاریاب به هدف ماهانه 100 میلیون تومان فروش دست یابد، پورسانت او 5 درصد خواهد بود.
- اما اگر فروش او از 100 میلیون تومان فراتر رود، درصد پورسانت به 7 درصد افزایش مییابد.
محاسبه:
- فروش تا هدف تعیینشده: 100,000,000 × 0.05 = 5,000,000 تومان
- فروش فراتر از هدف (مثلاً 20 میلیون تومان اضافی): 20,000,000 × 0.07 = 1,400,000 تومان
کل پورسانت: 6,400,000 تومان
مزایای این روش:
- انگیزه بیشتری برای بازاریابان ایجاد میکند.
- شرکتها را به سمت دستیابی به اهداف فروش بزرگتر هدایت میکند.
3. فرمولهای متداول محاسبه پورسانت
شرکتها ممکن است بسته به نوع محصول یا خدمات، مدلهای متفاوتی برای محاسبه پورسانت در نظر بگیرند. برخی از رایجترین فرمولها عبارتاند از:
الف) درصد ثابت از فروش:
این روش که پیشتر توضیح داده شد، رایجترین مدل برای محاسبه پورسانت است.
فرمول:
پورسانت = مبلغ فروش × درصد پورسانت
ب) پورسانت پلکانی:
در این روش، درصد پورسانت با افزایش حجم فروش، بهصورت پلکانی افزایش مییابد.
مثال:
- فروش تا 50 میلیون تومان: 5 درصد
- فروش بین 50 تا 100 میلیون تومان: 7 درصد
- فروش بالای 100 میلیون تومان: 10 درصد
محاسبه:
اگر بازاریاب 120 میلیون تومان فروش داشته باشد:
- 50 میلیون تومان × 0.05 = 2,500,000 تومان
- 50 میلیون تومان × 0.07 = 3,500,000 تومان
- 20 میلیون تومان × 0.10 = 2,000,000 تومان
کل پورسانت: 8,000,000 تومان
ج) پورسانت ترکیبی:
در این روش، مبلغ ثابتی بههمراه درصدی از فروش به بازاریاب پرداخت میشود.
فرمول:
پورسانت = مبلغ ثابت + (مبلغ فروش × درصد پورسانت)
مثال:
اگر مبلغ ثابت 200 هزار تومان و درصد پورسانت 5 درصد باشد و فروش 10 میلیون تومان انجام شود:
پورسانت = 200,000 + (10,000,000 × 0.05) = 700,000 تومان
نکات کلیدی در محاسبه پورسانت بازاریابی
-
شفافیت در محاسبات:
شرکتها باید فرمولها و معیارهای محاسبه پورسانت را بهطور شفاف به بازاریابان اعلام کنند تا از ایجاد ابهام و نارضایتی جلوگیری شود. - انعطافپذیری در مدلها:
برخی شرکتها برای محصولات مختلف یا بازاریابان با سطوح تجربه متفاوت، مدلهای متنوعی از پورسانت ارائه میدهند. -
استفاده از ابزارهای مدیریت فروش:
نرمافزارهای مدیریت فروش میتوانند فرآیند محاسبه پورسانت را دقیقتر و سریعتر کنند و گزارشهای جامعتری از عملکرد بازاریابان ارائه دهند.
محاسبه پورسانت بازاریابی نقش مهمی در ایجاد انگیزه، افزایش بهرهوری تیم فروش و دستیابی به اهداف شرکت دارد. با انتخاب روش مناسب محاسبه، میتوان رضایت بازاریابان را افزایش داد و فروش کلی شرکت را بهبود بخشید.
عوامل مؤثر بر میزان پورسانت بازاریابی
میزان پورسانت بازاریابی تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که ارتباط مستقیمی با نوع صنعت، ویژگیهای محصول، عملکرد بازاریاب و شرایط بازار دارد. در این بخش، به بررسی این عوامل و تأثیر آنها بر تعیین پورسانت بازاریابان میپردازیم.
1. نوع صنعت و محصول
محصولات و خدمات در صنایع مختلف، سودآوری و استراتژیهای فروش متفاوتی دارند که بهطور مستقیم بر میزان پورسانت بازاریاب تأثیر میگذارند.
محصولات با سودآوری بالا:
محصولاتی که حاشیه سود بیشتری دارند، اغلب پورسانت بیشتری را برای بازاریابان در نظر میگیرند. بهعنوان مثال:
- بیمه: بازاریابان بیمه ممکن است تا 30 درصد از مبلغ قرارداد را بهعنوان پورسانت دریافت کنند.
- محصولات لوکس: فروش جواهرات، خودروهای لوکس یا تجهیزات گرانقیمت معمولاً پورسانت بالاتری دارد.
محصولات روزمره و مصرفی:
در مقابل، محصولاتی که حاشیه سود کمتری دارند، معمولاً پورسانت کمتری را ارائه میدهند. این محصولات به دلیل قیمت پایینتر و حجم فروش بیشتر، برای بازاریابان جذابیت متفاوتی دارند.
نکته:
شرکتها باید نوع محصول و سودآوری آن را بهعنوان یکی از عوامل کلیدی در تعیین پورسانت در نظر بگیرند تا بازاریابان به فروش بیشتر تشویق شوند.
2. مهارتهای بازاریاب
تواناییها و مهارتهای بازاریابان نقش حیاتی در تعیین میزان پورسانت آنها دارد. بازاریابان حرفهای که عملکرد بهتری در متقاعدسازی مشتریان و بستن قراردادها دارند، معمولاً پورسانت بیشتری دریافت میکنند.
عوامل کلیدی مهارتهای بازاریاب:
- توانایی متقاعدسازی:
بازاریابانی که میتوانند مشتریان را به خرید محصول یا خدمات ترغیب کنند، ارزش بیشتری برای شرکت ایجاد میکنند و به همین دلیل پورسانت بالاتری میگیرند. - شبکهسازی:
بازاریابانی که شبکه گستردهای از مشتریان بالقوه دارند، احتمال بیشتری برای موفقیت در فروش دارند و اغلب مشمول پاداشهای بالاتر میشوند. - تجربه و سابقه کاری:
بازاریابان با تجربه، معمولاً در صنایع پردرآمد و با محصولات گرانقیمت فعالیت میکنند که پورسانت بیشتری به همراه دارد.
نکته:
شرکتها میتوانند با ارائه برنامههای آموزشی و ارتقای مهارتهای بازاریابان، عملکرد تیم فروش را بهبود بخشند و در نتیجه بهرهوری و پورسانت را افزایش دهند.
3. حجم فروش و میزان سود
حجم فروش و سودآوری کلی نیز از عوامل مهم در تعیین میزان پورسانت بازاریابان است. این عامل بهخصوص در مدلهای پورسانت پلکانی یا هدفگذاری شده نقش پررنگتری دارد.
افزایش حجم فروش:
در بسیاری از شرکتها، پورسانت بازاریابان با افزایش حجم فروش آنها بیشتر میشود. این سیستم انگیزشی بازاریابان را ترغیب میکند تا برای دستیابی به اهداف بالاتر تلاش بیشتری کنند.
مثال:
- فروش تا 50 میلیون تومان: پورسانت 5 درصد
- فروش بین 50 تا 100 میلیون تومان: پورسانت 7 درصد
- فروش بالای 100 میلیون تومان: پورسانت 10 درصد
تناسب با میزان سود:
محصولاتی که سود بیشتری برای شرکت ایجاد میکنند، معمولاً پورسانت بالاتری نیز دارند. برای مثال، فروش قراردادهای بلندمدت یا محصولات لوکس سودآورتر است و شرکتها پورسانت بیشتری برای این نوع فروشها در نظر میگیرند.
نکته:
مدلهای پورسانتی متناسب با حجم فروش یا سود، بهطور مستقیم بهرهوری تیم فروش را افزایش میدهند و انگیزه بیشتری برای بازاریابان ایجاد میکنند.
چگونه شرکتها میتوانند پورسانت مناسبی تعیین کنند؟
- تحلیل بازار و رقبا:
بررسی میزان پورسانت در صنعت و بین رقبا میتواند به تعیین سطحی رقابتی برای جذب و حفظ بازاریابان کمک کند. - تعادل بین سود و انگیزه:
شرکتها باید پورسانت را به شکلی تعیین کنند که هم بازاریاب انگیزه کافی برای فروش داشته باشد و هم شرکت به سودآوری مناسبی برسد. -
پاداشهای اضافی:
علاوه بر پورسانت، ارائه پاداشهایی مانند جوایز نقدی یا غیرنقدی میتواند انگیزه بازاریابان را افزایش دهد.
نوع صنعت، مهارتهای بازاریاب و حجم فروش از عوامل کلیدی در تعیین میزان پورسانت بازاریابی هستند. شرکتها با در نظر گرفتن این عوامل و ایجاد تعادل بین منافع خود و بازاریابان، میتوانند یک سیستم پورسانت جذاب و انگیزشی طراحی کنند که منجر به افزایش فروش و رشد کسبوکار شود.
پورسانت استاندارد بازاریابی در ایران
پورسانت بازاریابی در ایران بهطور قابلتوجهی بسته به نوع صنعت، پیچیدگی محصول یا خدمات، و استراتژیهای شرکت متفاوت است. با وجود تنوع زیاد در میزان پورسانت، این ابزار یکی از قدرتمندترین روشها برای افزایش انگیزه بازاریابان و بهبود عملکرد تیمهای فروش محسوب میشود. در ادامه، جزئیات بیشتری درباره میانگین پورسانت در ایران و مقایسه آن با استانداردهای بینالمللی ارائه میشود.
میانگین پورسانت در ایران
در ایران، میزان پورسانت بازاریابی تحتتأثیر سودآوری صنایع مختلف و سیاستهای پرداخت شرکتها قرار دارد. برخی از متداولترین مقادیر پورسانت در صنایع مختلف عبارتاند از:
1. صنعت بیمه:
بازاریابان بیمه به دلیل پیچیدگی و نیاز به متقاعدسازی مشتریان، معمولاً پورسانت بالایی دریافت میکنند.
- میانگین پورسانت: 5 تا 30 درصد از مبلغ قرارداد
- عوامل تأثیرگذار: نوع بیمهنامه (عمر، درمانی، یا خودرو)، ارزش قرارداد و مدت زمان آن
2. محصولات دیجیتال:
در حوزه فروش محصولات دیجیتال مانند نرمافزارها و خدمات آنلاین، پورسانت معمولاً کمتر است، اما به دلیل سهولت فروش و حجم بالای مشتریان، همچنان جذابیت دارد.
- میانگین پورسانت: 1 تا 10 درصد از مبلغ فروش
- عوامل تأثیرگذار: قیمت محصول، مدل اشتراکی یا دائمی بودن خدمات، و رقابت در بازار
3. کالاهای لوکس و سرمایهای:
در فروش جواهرات، خودروهای لوکس، و کالاهای گرانقیمت، پورسانتها به دلیل ارزش بالای محصولات معمولاً بیشتر است.
- میانگین پورسانت: 2 تا 15 درصد از مبلغ فروش
4. فروش مستقیم و بازاریابی شبکهای:
در این مدلها، پورسانتها بسته به نوع شبکه و سطح فعالیت بازاریاب متفاوت است.
- میانگین پورسانت: 10 تا 50 درصد از سود خالص
مقایسه با استانداردهای بینالمللی
در مقایسه با کشورهای پیشرفته، پورسانت بازاریابی در ایران معمولاً مقادیر کمتری دارد. این تفاوت به دلایلی مانند حاشیه سود پایینتر در بسیاری از صنایع، سیاستهای پرداختی شرکتها و شرایط اقتصادی کلی کشور مرتبط است.
ویژگیهای سیستمهای پورسانت در کشورهای پیشرفته:
- انعطافپذیری بیشتر:
در کشورهای پیشرفته، سیستمهای پورسانت معمولاً متناسب با عملکرد بازاریاب و ارزش افزودهای که ایجاد میکند، تنظیم میشوند. - تمرکز بر سیستمهای انگیزشی:
علاوه بر پورسانت، پاداشهای نقدی یا غیرنقدی نیز به بازاریابان ارائه میشود، مانند ارتقای شغلی، سفرهای تفریحی یا جوایز خاص. - شفافیت در محاسبات:
در کشورهای توسعهیافته، محاسبه پورسانت با استفاده از نرمافزارهای مدیریت فروش و گزارشدهی دقیق انجام میشود تا بازاریابان بهطور کامل از روند پرداخت آگاه باشند.
مقایسه عددی:
- پورسانت فروش بیمه در کشورهای پیشرفته: 10 تا 40 درصد
- پورسانت فروش محصولات دیجیتال: 5 تا 15 درصد
- پورسانت در کالاهای لوکس و سرمایهای: 5 تا 20 درصد
اهمیت سیستمهای پورسانتی در ایران
اگرچه میزان پورسانت در ایران ممکن است نسبت به کشورهای پیشرفته کمتر باشد، اما همچنان بهعنوان یک ابزار مهم انگیزشی عمل میکند. برای موفقیت در طراحی و اجرای سیستمهای پورسانتی، توجه به موارد زیر ضروری است:
1. ایجاد انگیزه برای بازاریابان:
یک سیستم پورسانتی مناسب، بازاریابان را ترغیب میکند تا با تلاش بیشتر به اهداف فروش دست یابند و در نهایت باعث رشد شرکت شوند.
2. شفافیت در پرداختها:
شرکتها باید با ارائه گزارشهای دقیق و محاسبات شفاف، اعتماد بازاریابان را جلب کنند.
3. تطبیق با شرایط بازار:
سیستمهای پورسانتی باید انعطافپذیر باشند تا با تغییرات بازار، نوع محصول و نیازهای بازاریابان همسو شوند.
پورسانت بازاریابی، اگر بهدرستی طراحی و اجرا شود، میتواند به افزایش انگیزه بازاریابان، بهبود بهرهوری و دستیابی به اهداف فروش شرکت کمک کند. شرکتها در ایران میتوانند با بهرهگیری از تجربیات بینالمللی و شفافیت در محاسبات، سیستمهایی ایجاد کنند که علاوه بر رضایت بازاریابان، سودآوری کسبوکار را نیز تضمین کند.
پرسشهای متداول
- پورسانت بازاریابی به چه معناست؟
پورسانت به پاداش مالیای گفته میشود که بازاریاب بهازای فروش محصول یا خدمات دریافت میکند. - پورسانت بازاریابی چگونه محاسبه میشود؟
معمولاً بهصورت درصدی از فروش یا مبلغ ثابت بر اساس توافق میان شرکت و بازاریاب. - پورسانت استاندارد در ایران چقدر است؟
این مقدار بسته به صنعت متفاوت است؛ مثلاً در بیمه بین 5 تا 30 درصد و در فروش محصولات دیجیتال 1 تا 10 درصد است. - پورسانت ثابت بهتر است یا درصدی؟
این موضوع بستگی به شرایط و نوع محصول دارد. پورسانت ثابت معمولاً برای محصولات ارزانتر مناسبتر است. - چگونه پورسانت بیشتری بگیریم؟
با افزایش فروش، بهبود مهارتهای بازاریابی و انتخاب محصولات پرسود. -
چالشهای اصلی مرتبط با پورسانت چیست؟
تأخیر در پرداخت، شفاف نبودن محاسبات و رقابت شدید از مهمترین چالشها هستند.
دیدگاهتان را بنویسید